عبادت یاران حضرت مهدی(عج)
جز خم ابروی دلبر هیچ محرابی ندارم
جز غم هجران رویش من تب و تابی ندارم
گفتم اندر خواب بینم چهره چون آفتابش
حسرت این خواب در دل ماند چون خوابی ندارم
سر نهم بر خاک کویش، جان دهم دریا درویش
سر چه باشد، جان چه باشد چیز نایابی ندارم
آنان پارسایان شبند که تا بامدادان به ذکر و راز و نیاز و بر قیام و قعودند. آتش عشق به معشوق و معرفت به ذات باری تعالی، خواب را از دیدگان آنان ربوده است. مردانی که شب هنگام زمزمه ی تلاوت قرآن و ذکر مناجات شان، همچون صدای زنبوران عسل در هم بپیچد و هیبت الهی، آنان را به قیام وا دارد و بامدادان سوار بر مرکب ها شوند؛ آنان راهبان شبند و شیران روز.
این همه،حاصل ایمان نهفته در قلب آنان است و هر چه درجه ی ایمان آنها بالاتر رود، این گونه اعمال نیز در زندگی شان فزونی خواهد یافت و هیچ مانعی بر سر راه آنان نخواهد ماند. جهاد و کوشش، نه تنها آنها را از عبادت و راز و نیاز به درگاه الهی باز نمی دارد، بلکه سبب می شود تا حلاوت ایمان را بیشتر بچشند و همه ی کارها و رفتارهای خود را جلوه الهی دهند که چه رنگی بهتر از رنگ الهی!
مشاهده شده درمجله شمیم یاس،ش148،ص13