فرید

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

در محضر یار

25 اردیبهشت 1395 توسط العبد العاصی

رهبر انقلاب در دیدار با خانواده های شهدای مدافع حرم فرمودند:«حقیقتا هم شهدای شما، هم خانواده ها،پدران،مادران،و فرزندان آنان،حق بزرگی بر گردن همه ملت ایران دارند.این شهداء امتیازاتی دارند:

یکی این است که اینها از حریم اهل بیت در عراق و سوریه دفاع کردند و در این راه به شهادت رسیدند.

امتیاز دوم این شهدای شما این است که اینها رفتند با دشمنی مبارزه کردند که اگر اینها مبارزه نمی کردند این دشمن می آمد داخل کشور …. اگر جلویش گرفته نمی شد ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و بقیه استان ها با اینها می جنگیدیم و جلوی اینها را می گرفتیم.در واقع این شهدای عزیز ما جان خودشان را در راه دفاع از کشور،ملت،دین،انقلاب اسلامی فدا کردند.

امتیاز سوم این است که اینها در غربت به شهادت رسیدند.این هم یک امتیاز بزرگی است.این هم پیش خدای متعال فراموش نمی شود.

بیانات رهبر انقلاب در دیدار خانواده های شهدای مدافع حرم،تاریخ 18/11/94

 نظر دهید »

گناه

25 اردیبهشت 1395 توسط العبد العاصی

اولا:گناه یک مستی هست که این مستی برای انسان سکر می آورد در روایت هست:

«فان للخطیئته سکرا کسکر الشراب بل هم اشد سکرا منه یقول الله تعالی صم بکم عمی فهم لا یرجعون»

می فرماید در گناه ،یک سستی و لذت و مستی هست مثل مستی شراب.در این حال،کیفی به او دست می دهد که خود را سلطان سلاطین می بیند و خود را بر فراز ابرها خیال می کنند. می گویند بعد از گناه نیز مانند شرب شراب،یک مستی و یک سکر هست ،منتهی سکر گناه از سکر شراب بسیار شدیدتر است.چرا شدیدتر است؟چون انسانی که شراب را خورد دو،سه یا پنج ساعت بعد کم کم با گذشت زمان این مستی حاصل از آن فروکش می کند.وقتی مستی فروکش کرد انسان از حال آن مستی به حال افاقه و بیداری در می آید.اما گناه چه؟هر چه زمان جلوتر می رود سکر انسان زیادتر می شود،مستی و رخوت در انسان زیادتر.خود آقا امام علی (علیه السلام) فرمود که خداوند می فرماید:«صم بکم عمی فهم لا یرجعون» این سکر تا به آنجا می رود که انسان را گنگ و کر و کور می کند!

یعنی هم گنگ شده هم کر شده ،هم کور شده،«فهم لا یرجعون» دیگر بر نمی گردد!این اثر مستی این خطیئه است.این مطلب در کنارش روایت هم دارد:«الذنوب الداء»گناه درد است اما این غیر از دردهای جسمانی است. سر آدم درد می کند،کمر انسان،دست انسان،پای انسان درد می کند.هر وقتی محل درد معلوم شد،آن محل درد دوایی خاص خود را می طلبد:سر درد یک دارو می خواهد،کمر درد یک داروی دیگر می خواهد و پا درد داروی دیگر می خواهد.وقتی دردی دارویی نداشت، این درد تا دم مرگ انسان با اوست و آنجا تمام می شود چون بلا جسمانی بود و درد به این جسم آمده بود که انسان مرد و روح از این بدن مفارقت کرد این درد هم از جسم برداشته می شود.

اما گناه اینگونه نیست؛ اولا درد جسمانی نیست،درد روح است. ثانیا این درد هم محسوس نیست و ثالثا اصلا درد داریم یا نه ؟ ابتدا همان مرحله اول را می گیریم در مرحله اول دقت کنیم که آیا بیماری داریم یا نه؟حب ریاست داریم یا نداریم ؟ حب جاه داریم یا نداریم؟خیلی از ما ها در همان پله اول گیر دارند! از اینکه دردمند بی خبرند و تازه اگر دردی هم پیدا شود باید دانست منشا آن چیست؟آیا از صفات رذیله است؟آیا از سوء اعتقادات است؟منشاءدرد معلوم نیست.لذا درد را می داند اما چرایش را نمی داند.حالا اگر منشا پیدا شود باز قابل علاج است ،لکن وقتی منشا آن پیدا نشد و درمانی صورت نگرفت،روح در این عالم و هم بعد از این دنیا دردمند است و محسوس هم نیست و از این باب خطر بسیار عظیمی متوجه انسان است.

مشاهده شده در کتاب شاهدان اعمال،اثرسید رحیم توکل،ص 34-35

 نظر دهید »

تاوان اندیشه مکروه

22 اردیبهشت 1395 توسط العبد العاصی

یکی از برکات ارزشمند هدایت خداوند،برای کسانی که تحت تربیت خاص او قرار دارند ،آگاهی از عیب های خویش است.در حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه وآله)آمده است:

هر گاه خداوند، خوبی بنده ای را بخواهد، او را دین شناس می گرداند و به دنیا بی اعتنا می کند و به عیب هایش بینا می سازد.

آری!جوان خیاط،پس از این که تحت تربیت خاص الهی قرار گرفت ،از این گونه الهام ها برخوردار شد.

آیـة الله سید احمد فهری زنجانی،نقل می کند که جناب شیخ به ایشان فرمود:

روزی برای انجام دادن کاری روانه بازار شدم.اندیشه مکروهی در ذهنم گذشت؛ولی بلافاصله استغفار کردم،در ادامه راه شترهایی که از بیرون شهر هیزم می آوردند،قطاروار از کنارم گذشتند،ناگاه یکی از شترها لگدی به سوی من انداخت که اگر خود را کنار نکشیده بودم آسیب می دیدم.به مسجد رفتم و این پرسش در ذهن من بود که این رویداد،از کجا سرچشمه گرفت و با اضطراب عرض کردم:خدا یا!این،چه بود؟

در عالم معنا به من گفتند:این،نتیجه آن فکری بود که کردی.

گفتم :گناهی که انجام ندادم!

گفتند:لگد آن شتر هم که به تو نخورد!

مشاهده شده در کتاب کیمیای محبت،اثرمحمدی ری شهری،ص98

 نظر دهید »

معالجه عشق مجازی

21 اردیبهشت 1395 توسط العبد العاصی

اما معالجه عشق مجازی: اسلام می گوید: نگاه نکن.به اندازه ضرورت با زن حرف بزن در جای خلوت اصلا و ابدا نباشید. با یکدیگر شوخی نکنید.اگر زن و مردی یک شوخی شهوت انگیز بکنند و بدون توبه از دنیا بروند باید صد سال در جهنم بمانند.در روایات می خوانیم وقتی که زن راه می رود به پشت او نگاه نکن .یعنی به قدو قامتش نگاه نکن که خطرناک است ،حتی در روایات می خوانیم انسان دست وپنجه با شیر نرم بکند آسان تر از این است که به قد وقامت خانمی نامحرم نگاه کند.اسلام دفع می کند یعنی نمی گذارد شهوت تحریک بشود تا به جای باریک برسد.پس باید جوانها مخصوصا زن ومرد با هم تماس نداشته باشند .اگر یک وقت دو تا جوان حتی دو تا هم جنس می بینند علاقه دارد افراطی می شود؛فورا جلویش را بگیرد،نگذارند علاقه افراطی بشود.علاقه افراطی ،حتی راجع به مادر و پسر و خواهر و برادر،هم غلط است دیگر چه رسد به دو تا نامحرم هم جنس یا غیر هم جنس باید جلوی آن را گرفت.

بعضی از روانشناسان می گویند:این عشق جاذبه ای است که از راه چشم وارد می شود.یعنی از عللی که می گویند چشم چرانی حرام است همین است که اگر چشم مرد در چشم زن بیفتد یک جاذبه ای از چشم او وارد بدن او می شود؛و یکی از راه های عشق از اینجا پیدا می شود.

حالا اگر کسی مبتلا شد راهش چیست؟همان جمله ای که در میان عوام مشهور است:«عشقت را فراموش کن» یعنی باید به طور کلی رابطه را قطع کند .باید به طور کلی با او حرف نزند،حتی عکسش را هم نگاه نکند حتی تصورش را نکند.اولش خیلی مشکل است اما« نمی دانم»،«نمی توانم»،«نمی شود»،در قاموس انسان معنا ندارد اگر بخواهد ،هم«می داند»هم«می تواند»هم«می شود». این راهی را که گفتم بسیاری رفتند و به نتیجه هم رسیدند اولش سخت است اما طولی نمی کشد که این محبت از بین می رود .عشق ،نظیر آتش است.تصور معشوق ،عکس معشوق،نگاه کردن و نامه نوشتن ،آتش عشق را زیاد می کند.آتش برافروخته در صورتی که هیزم زیرش نگذاری ،خاموش می شود.و اما اگر به آتش شعله ور دامن بزنند ،بنزین رویش بریزنند معلوم است که شعله ور تر می شود. آتش عشق از آتش معمولی بسیار بدتر است.برای اینکه آتش معمولی فقط خود انسان را می سوزاند اما آتش عشق دنیا و آخرتش را میسوزاند،طائفه اش را می سوزاند

مشاهده شده در کتاب اخلاق در خانه،ج 2،ص 178

 نظر دهید »

تبریک اعیاد

21 اردیبهشت 1395 توسط العبد العاصی

حسین سلطان عشق،عباس ساقی عشق ،زینب شاهد عشق و سجاد راوی عشق ،کاروان عشق در راه است و

خود عشق نیمه شعبان

خواهد آمد….          

ا

اعیاد شعبانیه مبارک

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 19
  • ...
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

فرید

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اخلاقی
  • مذهبی
  • بیانات رهبری
  • مهدویت
  • کلام بزرگان
  • سبک زندگی
  • سبک زندگی شهدا
  • روایات
  • شرح زیارت امین الله
  • جلوه های لاهوتی
  • گلشن ابرار
  • خانواده
  • مناجات
  • شهید مطهری
  • امام خمینی
  • اقتصاد مقاومتی
  • ماه مبارک رمضان
  • تبلیغ
  • دعا
  • احکام
  • حجاب
  • امام سجاد(ع)

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس