درد دل مادر شهید
کفش و لباست را خودم آماده کردم با خنده هایم رفتنت را ساده کردم
شب با نگاهم پای شوقت را شکستم فردا که می رفتی به عشقت چشم بستم
بوسیدمت وقتی برای آخرین بار چشمان تو حس غریبی داشت انگار
گفتی حلالم کن در آغوشت گرفتم آتش زدی قلب مرا چیزی نگفتم
تا رد شدی از زیر قرآن عاشقانه عطر دعا پیچید در دالان خانه
تو رفتی و عکس تو گم شد زیر باران ای آیه آیه عشق و ای تفسیر قرآن
حالا تو بعد از سال ها داری می آیی می بینمت از کربلا داری می آیی
با یک تن بی سر،پرو بالی شکسته داری می آیی گل نثارت دسته دسته
بوی خدا دارد پلاک نقره رنگت قربان یا زهرای سربند قشنگت
دارم تماشا می کنم آزادیت را بر حجله خون می کشم دامادیت را
زیباست پرواز غزل وارت،کبوتر شرمنده ات شد نازنین امروز مادر
مشاهده در پیام لاله ها اثر حسن کشایی آرانی