سیره ی شهدای دفاع مقدس
معرفی خود بر ای نجات دیگران!
شهید جواد تند گویان
مهندس بوشهری که معاون دوره ی وزارت شهید تندگویان و از کسانی بود که همراه ایشان اسیر شده بود، نقل می کند:
«وقتی ما اسیر شدیم، عراقی ها ما را به پشت یک خاکریز منتقل کردند. آن ها در کنار ما عده ی زیادی از ایرانی ها را لخت کرده، چشم ها و دست هایشان را بسته و تهدید می کردند که همه را تیر باران می کنیم. وقتی قضیه جدی شد، شهید تندگویان به من گفت که:«شاید ما با معرفی خود بتوانیم جان یک عده را نجات دهیم»
گفتم: درست است. کافی است یک نفر از ما این کار را انجام دهد.»
هنوز حرف من تمام نشده بود که شهید تندگویان برخاست و به زبان عربی گفت:«من وزیر نفت جمهوری اسلامی هستم.»
با این حرکت شهید تندگویان، افسر عراقی دست و پایش را گم کرد و از ترس مؤاخذه، همه ی اسرا را سالم و سریع به پشت جبهه منتقل کرد. این ایثار جان، در حالی بود که شهید تندگویان قبلا مدارک شناسایی خودش را از بین برده بود و اگر خودش را معرفی نمی کرد، عراقی ها نمی توانستند او را بشناسند.
مشاهده شده در کتاب سیره ی شهدا دفاع مقدس8، ص 128