کلام بزرگان
شادی روحش صلوات
شادی روحش صلوات
گشایش معنوی در اوج سختی
نقل شده است که مادر همسر مرحوم سید هاشم حداد بسیار سخت گیر بوده است و به بهانه های مختلف ایشان را اذیت و شکنجه می کرده است. مرحوم سید هاشم حداد می فرمود: یک بار نمی دانم چه اتفاقی در خانه افتاد که مادر زن ما از دست ما خیلی ناراحت شده بود و می خواست ما را از خانه بیرون کند. اتفاقا در اوج فقر و فشار و گرفتاری ها بود. می فرمود: در همان اوج فشار حالت معنوی عجیبی به من دست داد.یعنی همین حالت تجردی که می گویند. دیدم که روح و بدن من از هم جدا شده است.خودم چیزی هستم و بدنم چیز دیگری. همه بد و بیراه ها و تمام بلاها و آزار و اذیت ها به بدن من می خورد. از همین فشارهای خانوادگی بود که برایم فتح بابی شد و دریچه هایی از عالم معنا به رویم گشوده شد.
مرحوم حاج اسماعیل دولابی می فرمودند: با این کتک ها، گناهان و تعین ها می ریزد و بادها و نخوت ها از بین می رود. بسیاری از انبیا و بزرگان بر اثر همین صبرها به جایی رسیده اند. اصلا سلوکشان در همین صبر و استقامت ها بوده و بر اثر همین استقامت ها درها به رویشان باز شده است.
مشاهده شده در کتاب اخلاق خانوادگی عارفان،اثر حمزه کریم خانی، ص 76
شارح نهج البلاغه، علامه محمد تقی جعفری(قدس سره)
علی رضا جعفری فرزند شارح بزرگ نهج البلاغه و فیلسوف شرق، مرحوم علامه محمد تقی جعفری(قدس سره) نقل می کند:
ایشان چه در ایام طلبگی و چه پس از آن، چنان مطالعه می کردند که از اطراف غافل می شدند. نقل می کردند که: هنگام تحصیل در مدرسه صدر در نجف ، روزی نزدیک به ظهر در حجره ای آبگوشتی بر سر چراغ بار گذاشتم و سپس مشغول مطالعه شدم؛ پس از چندی ناگهان متوجه شدم که طلاب مدرسه در حال شکستن درب حجره هستند! با سرعت در را باز کردم و با حالت اعتراض خطاب به آنان گفتم: من مشغول مطالعه هستم، چرا مزاحم می شوید؟! که در همین حین متوجه شدم تمام حجره را دود گرفته و طلاب به تصور این که حجره من آتش گرفته است، برای کمک و نجات من آمده اند! من از فرط توجه به مطالب مورد مطالعه، چیزی متوجه نشده ام.
عشق ایشان به مطالعه و تحقیق تا آخرین روزهای حیاتشان نمایان بود.برخی افراد که تازه در مسیر تعلم و دانش آموزی قدم گذارده بودند، هنگامی که در مراجعه به استاد از ایشان می خواستند راجع به شیوه درس خواندن به آنان رهنمودی بدهند، پاسخ می دادند که:« درس خواندن تنها با عشق میسر است»
مشاهده شده در روزنامه افق پارسایی ،شماره 11
من خوشحال می شوم اگر به عمویم توسل کنید
مرحوم آیت الله مرعشی نجفی(رحمه الله) می فرمودند:
یکی از علمای نجف اشرف، که مدتی به قم آمده بود برای من چنین نقل کرد که من مشکلی داشتم، به مسجد جمکران رفتم و درد دل خود را به محضر حضرت بقیة الله حجة بن الحسن العسکری امام زمان(ع) عرضه داشتم و از وی خواستم که نزد خدا شفاعت کند تا مشکلم حل شود.
برای این منظور مکرر به مسجد جمکران رفتم ولی نتیجه ای ندیدم. روزی هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم: مولا جان! آیا جایز است که در محضر شما و در منزل شما باشم و به دیگری متوسل شوم؟ شما امام من هستید، آیا زشت نیست با وجود شما، من به غیر شما حتی به علمدار کربلا قمر بنی هاشم(ع) متوسل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم؟! از شدت تاثر بین خواب و بیداری قرار گرفته بودم. ناگهان چهره نورانی قطب عالم امکان حضرت حجة بن الحسن العسکری(عج) را زیارت کردم، بدون تامل به حضرتش سلام عرض کردم، حضرت با محبت و بزرگواری جوابم را دادند و فرمودند: نه تنها زشت نیست و ناراحت نمی شوم که به علمدار کربلا متوسل شوی بلکه خوشحال هم می شوم و حتی شما را راهنمایی می کنم که هر گاه خواستی حاجتی را از حضرت ابالفضل بگیری این گونه آن حضرت را صدا بزن:« یا ابا الغوث ادرکنی» یعنی ای آقای فریادرس به دادم برس.
مشاهده شده در کتاب امام زمان(عج) و حضرت عباس(ع)،اثر ابوالفضل سبزی،ص 91
دنیا دوستی و ثروت اندوزی
یکی از آفات و آسیب های طلبگی، دنیا دوستی و جمع کردن ثروت و دارائی است زیرا علاقه نشان دادن به چیزی باعث می شود که انسان به سوی آن گرایش داشته باشد و به مرور زمان عاشق و دلباخته آن شود، امیر مؤمنان(ع) فرمودند:
«هر کس عاشق و شیفته چیزی شود، آن چیز دیده اش را کور و دلش را بیمار گرداند، چنین کس با چشمی ناسالم نگاه می کند و با گوشی ناشنوا می شنود، شهوتها عقل او را از هم گسیخته و دنیا دلش را میرانده است».
پس اگر علاقه به دنیا و جمع کردن ثروت داشته باشی، کم کم از علم و دانش بی بهره و بی علاقه خواهی شد، خصوصا برای به دست آوردن ثروت به ناچار باید برای آن وقت بگذاری و به دنبال آن بروی و همین امر باعث می شود که برای علم و دانش وقت کمتری بگذاری و حتی کار به جائی می رسد که چنان برای به دست آوردن دنیا و ثروت اندوزی دوندگی کرده ای که خسته و کوفته شده ای و دیگر وقتی و رمقی برای علم و دانش نخواهی داشت.
و اگر بر فرض با همان حالت خستگی و کوفتگی، باز هم بر یادگیری علم و دانش اصرار بورزی، دیگر آن حالت معنوی و روحانیت، در تو وجود نخواهد داشت، و روح و جانت از چشیدن حلاوت و شیرینی ایمان محروم خواهد بود.
امام صادق(علیه السلام) می فرماید:
«حرام است بر دل های شما که شیرینی ایمان را بچشد مگر اینکه در دنیا زاهدانه زندگی کنید، غیر از اینکه شیرینی ایمان را نخواهی چشید بلکه روی آوردن به دنیا و زینت آلات و زخارف آن عقل را هم از کار می اندازد.»
پیامبر اسلام(ص) می فرماید:
«فقیهان امینان پیامبرانند به شرط آنکه وارد در دنیا نشوند.»
دنیا خواهی و دنیا دوستی، در شان عالم دینی نیست، زیرا مؤسس دین که خدا و بعد از خدا اهل بیت(ع) هستند چنین نبودند، حتی پیامبر اسلام(ص) و امیر المؤمنان(ع) با وجود حکومت دارای و اداره مملکت و در اختیار داشتن اموال و دارائی، زندگی ساده و زاهدانه ای داشتند، به طوری که پیامبر اسلام(ص) از شدت گرسنگی، سنگی را به وسیله شال به شکم می بستند تا فشار گرسنگی کمتر بر آن حضرت اثر کند و یا امیرمؤمنان(ع) با دست مبارکش کفش خود را وصله می کردند و می فرمودند:«دنیا و حکومت در آن برای من ارزشش کمتر از این کفش است مگر اینکه به وسیله آن حقی را زنده بدارم .»
حضرت عیسی مسیح(ع) فرمودند:
«پول و دینار، درد دین است، و عالم پزشک دین، پس هر گاه دیدید که پزشک به این درد مبتلا شده است به او بد گمان باشید و در مسائل دینی از او پیروی مکنید و بدانید که او نمی تواند خیر خواه دیگری باشد.»
مشاهده شده در کتاب آفات الطلاب، اثر شاکر برخوردار فرید،ص76-78